خلاصه فصل ششم موسسات مالی ، بازارهای مالی و پولی و ابزارهای آن
پس اندازه از جمله متغیرهای با اهمیت اقتصادی است که می تواند نقش مهمی در تامین مالی وجوه موردنیاز بخش های اقتصادی داشته باشد. در مبادلات پایاپای سرمایه گذاری یعنی خرید وسایل تولیدی تنها از طریق پس انداز شخصی صورت می گرفت. یعنی اگر فردی به دنبال گسترش فعالیت تولیدی خود بود می بایست با مصرف کمتر از کالای تولیدی خودش و سپس مبادله آن ها با کالای سرمایه ای این امر را انجام می داد. اما در اقتصاد پولی با تفکیک بین سرمایه گذاری و پس انداز، فرد سرمایه گذار می تواند از پس انداز دیگران استفاده نماید و لزومی به پسانداز توسط خود وی نمی باشد.
در اقتصاد پولی، پس انداز به شکل یک قدرت خرید عمومی که همان پول است، صورت می گیرد. در چنین اقتصادی پس انداز به عنوان درآمد مصرف نشده تعریف می شود، یعنی پس انداز برابر است با درآمد منهای مصرف.
این وظیفه موسسات و بازارهای مالی است که مکانیسمی برای انتقال وجوه از پس اندازکنندگان به قرض گیرندگان فراهم سازند.

نمودار (6-1) : انتقال وجوه از واحدهای دارای مازاد به واحدهای دارای کسری از طریق بازارهای مالی(مستقیم) و واسطه های مالی
واسطه های مالی حداقل به سه طریق به تهیه و تدارک مالی کمک می کند:
1- با ایجاد امکان استقراض برای تعداد زیادی از قرض گیرندگان، ریسک عدم بازپرداخت یک قرض گیرنده را کاهش می دهد.
2- بین قرض دهنده ها و قرض گیرنده ها برای انتقال وجوه در دوره ای معین توافق برقرار می کند.
3- اطلاعات جامع و کامل نسبت به جمع آوری اطلاعات درمورد قرض ها و وام ها و ریسک اعطای وام دارند که این موضوع از قدرت یک قرض دهنده فردی خارج است. (بحث اعتماد به واسطه مالی)
ماهیت موسسات مالی
تعریف موسسات (واسطه های) مالی: بنگاه های تجاری هستند که دارایی اصلی شان داراییهای مالی یا تعهدات ، نظیر اوراق سهام ، اوراق قرضه و وامها، به جای داراییهای حقیقی نظیر ساختمانها، ابزارها و مواد خام می باشد.
وظایف موسسات مالی: اول اینکه وسیله پرداخت بین افراد و اقتصاد را فراهم کرده و انتقال وجوه از قرض دهنده (دارای مازاد پس انداز) به قرض گیرنده (دارای کسری پس انداز) را ممکن می سازند. دوم، وظیفه وساطت مالی را بر عهده دارند؛ زیرا موسسات مالی کمک می کنند تا شکاف بین قرض دهنده و قرضه گیرنده را با ایجاد بازارهایی برای دو نوع از اوراق بهادار (یکی برای قرض دهنده، مثلا سپرده در موسسات مالی و دیگری برای قرض گیرنده) پر نمایند.
ابزارهای مالی: الف) ابزارهای اعتباری و ب) سهام.
ابزارهای اعتباری قراردادهای بین قرض گیرنده و قرض دهنده است که به وسیله آن جمع مبلغ قرض گرفته شده و بهره متعلقه به آن مشخص می شود. در سهام ، به جای تعهد بازپرداخت از جانب قرض گیرنده، به دارنده سهام ، بخشی از مالکیت شرکت و نیز کنترل آن داده می شود. در این حالت مالک سهام ، برای دستیابی مجدد به وجوه سرمایه گذاری شده، تنها از طریق فروش سهام و بنابراین انتقال مالکیت آن به دیگری ، می تواند اقدام نماید.
ابزارهای اعتباری به دو نوع تقسیم می شود: 1- تعهد پرداخت و 2- حواله پرداخت (برات)
در ابزارهای اعتباری نوع اول، قرض گیرنده متعهد می شود اصل مبلغ و بهره آن را در زمان معین و با نرخ بهره سالانه معین پرداخت نماید.
در ابزارهای اعتباری نوع دوم که درافت نامیده می شود، ممکن است به حواله کرد شخص یا اشخاص، شرکت ها و یا یک بانک صادر شود. اگر یک درافت مدت دار نباشد و پس از روست پرداخت گردد (مثل چک) ، در این صورت آن را دیداری گویند. اما اگر برای دریافت آن یک ماه و یا بیشتر، پس از صدور ، زمان لازم باشد، در این صورت آن را مدت دار گویند.
انواع اعتبار
1- اعتبارات مصرفی و تولیدی: اعتبارات ممکن است برای اهداف مصرفی و یا تولیدی باشد. در حقیقت، نام بانک های تجاری نیز از وام های تجاری (تولیدی) که تنها شکل وام و اعتبارات بوده است، ناشی شده است. اما در دو قرن اخیر وام های مصرفی نیز به لحاظ رشد صنعت اتومبیل سازی و تولید کالاهای بادوام و نیاز مردم به این کالاهای مصرفی، گسترش یافته است.
2- اعتبارات کوتاه مدت و بلند مدت: اعتبارات ممکن است برای مدت کمتر از یک سال و یا ممکن است برای پنج سال و یا بیشتر باشد. اعتبارات کوتاه مدت معمولا اعتبارات کمتر از یک سال را در بر می گیرد. در صورتی که مدت اعتبار بین یک تا پنج سال باشد، اعتبارات میان مدت و پنج سال و بالاتر از آن را اعتبارات بلند مدت می گویند. نکته حائز اهمیت اینکه قیمت یک ابزار اعتبار بلند مدت ( نظیر اوراق قرضه) ، از تغییرات بیشتری نسبت به یک ابزار اعتباری کوتاه مدت ، برخوردار است. ورشکستگی بسیاری از موسسات اعتباری نظیر بانک ها در سال های اخیر نیز نتیجه استقراض کوتاه مدت آنها (سپرده های جاری) و اعتبارات بلند مدت اعطایی آنها بوده است.
3- اعتبارات مستقیم و غیر مستقیم: در اصل، همه اعتبارات به طور مستقیم بوده است. بعضی از افراد که پول و یا کالای اضافی داشتند به قرض گیرندگان قرض می دادند. اما وجود موسسات مالی است که اعتبارات غیرمستقیم را ممکن می سازد. وجوه در بانکهای پس انداز و شرکت های بیمه عمر سپردا گذاری می شود.
4- اعتبارات دولتی: همین طور اعتبارات ممکن است در اختیار بخش عمومی که شامل همه واحدهای دولتی اعم از مرکزی، ایالتی، محلی و شهرداری می شود، برای تامین مالی هزینه های جنگی و نیز بازسازی خسارات ناشی از جنگ، قرار گیرد. اعتبارات بخش عمومی نیز ممکن است بلند مدت، کوتاه مدت و میان مدت باشد.
5- اعتبارات رسمی و غیررسمی: بعضی از اعتبارات به طور غیررسمی و با مدارک واقعی ناچیز و یا بدون مدارک پرداخت می گردد. مبالغ کمی از اعتبارات هم معمولا با یک تعهد شفاهی بدون بر بازپرداخت مجدد آن در در آینده، قرض داده می شود. واریز در حسابها مستلزم هیچ نوع ابزارهای اعتباری منظمی نیست. صورت حسابهای تلفن و برق معمولا به طور ماهانه پرداخت می شود و در بسیاری از حالات در سطح خرده فروشی و یا عمده فروشی اعتباراتی به مصرف کنندگان پرداخت می گردد. از خصوصیات این نوع اعتبارات آن است که قابل انتقال نمی باشند.
اعتبارات رسمی نیز در ازای مدارک اعتباری (ابزارهای اعتباری) پرداخت می گردد. اغلب این ابزارها ممکن است به آسانی از فردی به فرد دیگر منتقل گردد. بعضی از آنها مثل چک آنقدر ساده منتقل می شود که از آن به عنوان یک وسیله پرداخت (تقریبا مثل اسکناس) به طور منظم استفاده می شود.
بازارهای مالی: دو دسته بندی برای بازارهای مالی وجود دارد. دسته اول به لحاظ زمان فروش و خریداران ابزارهای مالی است که به دو دسته بازار اولیه و ثانویه تقسیم بندی می شود. دسته دوم به لحاظ نوع ابزارهای مالی مورد مبادله در بازار می باشد که به دو دسته بازار پول و بازار سرمایه تقسیم بندی می شود.
بازار اولیه: بازار مالی است که در آن اسناد تازه منتشر شده همانند اوراق و سهام به خریداران نخستین توسط شرکت یا بنگاه دولتی به فروش می رسد. بازار اولیه برای عموم شناخته شده نیست و فروش سهام به خریداران اولیه پشت درهای بسته انجام می شود.
بازار ثانویه: بازار مالی است که در آن اسنادی که قبلا منتشر شده و دست دوم به حساب می آیند مجددا به فروش می رسند و مورد مبادله قرار می گیرند. ( بازار سهام، بازار ارز خارجی، بازار خرید اعتباری سهام، بازار سلف و ... )
انتشار سهام و اوراق قرضه در بازار اوراق بهاردار اولیه، به وسیله بانکدارهای سرمایه گذار- که سپرده قبول نکرده و وام اعطا نمی کنند- تضمین شده و مورد حمایت قرار می گیرند. یک بانکدار سرمایه گذار، معمولا فروش اوراق بهادار را به قیمت ثابت (در مورد اوراق قرضه) و بازده ثابت در مدت معین تضمین می کند. تمام سعی آن ها این است که با فروش اوراق بهادار جدید به قیمتی بیش از قیمتی که ضمانت کرده اند، سودی بدست آورند. اما اگر نتواند در مدت معین اوراق را به قیمت تضمین شده بفروشد، می بایست مابه التفاوت را خود متحمل شود (زیان).
بازارپول: در بازار پول، ابزارهای اعتباری که دارای سررسید کمتر از یک سال است، مبادله و داد و ستد می گردد. ابزارهای بازار پول از نقدینگی بالایی برخوردار بوده و به آسانی قابل فروش می باشد. بخش مهمی از بازار پول به اوراق خزانه دولتی که سررسید کمتر از یکسال دارند اختصاص یافته، این اوراق فاقد نرخ بهره دولتی بوده و با نرخ تنزیل فروخته می شوند.گواهینامه های پس انداز و گواهینامه های سپرده از دیگر ابزارهای بازار پول هستند.
بازار سرمایه: بازار سرمایه جایی است که در آن قرض دهندگان و قرض گیرندگان ابزارهای مالی بلند مدت (ابزارهایی که سررسید آنها یک سال و یا بیشتر است) را مبادله و داد و ستد می کنند. قرض گیرندگان با وجوهی که از این بازار بدست می آورند کالاهای سرمایه ای خریداری می کنند.
اجزای بازار سرمایه: 1- ابزارهای رهنی ( ساختمان و کشاورزی) 2- اوراق قرضه شرکت ها 3- اوراق بهادار دولتی 4- بازار سهام. در ایران تنها بازار سهام و اخیرا اوراق بهادار دولتی (اوراق مشارکت) وجود دارد.
تاریخ سررسید اوراق قرضه و اعتباری و وجود بازار ثانویه از مهمترین عوامل تعیین کنندۀ ریسک و میزان نرخ بهره پرداختی به وجوه قرض گرفته شده می باشد.- ۹۴/۱۲/۱۴
- ۳۸۰۴ نمایش